آنیاآنیا، تا این لحظه: 10 سال و 30 روز سن داره
عشق مامانی و باباییعشق مامانی و بابایی، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

آنیا دختر زیبای من

یه خاطره شیرین دیگه

1394/4/21 12:43
نویسنده : بابایی
402 بازدید
اشتراک گذاری

نازنین گلم سلام

 امروز  21 تیر ماه 94 هستش خیلی بزرگ شدی و تغییرات زیادی تو قدو حرف زدن و راه رفتن داشتی ، 19 تیر ماه روزی بود که رسما شروع کردی به راه رفتن ،درست تو 15 ماهگیت ،مربیت میگفت  تو مهد قشنگ خودت راه رفتی و هی می گفتی ماما  ماما ، الان هم 8 تا دندون داری و حرف های شیرین شیرین زیاد می زنی مثلا  وقتی میگیم اسمون چه رنگی میگی آبیم   یا  میگیم به توپ انگلیسی چی میگن میگی بول   یا بابا و مامان رو چقدر دوس داری دستات رو می بری بالا میگی زیاد  و خیلی حرف های شیرین دیگه . الان هم که دارم واست خاطره می نویسم درست پانزده ماهگیت تموم شد و وارد 16 ماهگی شدی راستی همین الان یه هویی مامانت زنگ زد و گفت از مهد زنگ زدن گفتن داری گریه میکنی  ،سریع رفتم مامانت رو برداشتم رفتیم مهد دیدم داری گریه میکنی ، از اونجام بردمتون خونه فکر کنم برا مامانت دلت تنگ شده بود . خلاصه خیلی دوست دارم مهربون بابا.

پسندها (1)

نظرات (0)