آنیاآنیا، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره
عشق مامانی و باباییعشق مامانی و بابایی، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

آنیا دختر زیبای من

اولین ایستادنت

1393/9/1 8:51
نویسنده : بابایی
648 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام دخترم صبح بخیر

 

امروز که دارم برات خاطره می نویسم  یک اذر 93  ساعت 8:35 دقیقه صبح  هستش ، دیروز دور هم بودیم و بغل من داشتیم تلویزیون نگاه می کردیم  یه هویی چشات افتاد به وسایل روی میز و خم شدی که برداری ،منم کنار میز نگهت داشتم و با دستات میز رو گرفتی و ولت کردم و تونستی برا اولین بار خودت رو نگه داری، به مامانت گفتم بیا ببین دخترمون داره بزرگ می شه انگاری همین دیروز بود که تو بیمارستان داشت گریه می کردو هنوز چشماش رو وا نکرده بود ، الان خودش کم کم داره رو پاهای خودش وای میسته . دخترم روزا خیلی سریع داره می گذره و تو هم بزگ و بزرگ تر می شی و با نمک تر ،خلاصه اینم یه خاطره دیگه بود از اولین ایستادنت . بی تو هرگز مهربونم.

 

پسندها (2)

نظرات (0)